آنطور که خودشان میگویند، «حداقل ۵۰کرسی برای زنان» میخواهند و قصد دارند این موضوع را در میان افکار عمومی مطرح کنند. عزم خود را جزم کردهاند بتوانند در دهمین دوره انتخابات مجلس کرسیهای بیشتری در پارلمان را از آن خود کنند. میگویند در تلاش هستند نمایندگانی را راهی مجلس کنند که با حقوق انسانی و برابر برای زنان و همه شهروندان موافق باشند.
تلاش برای بیرون آمدن از سایه
مسائل و مشکلات زنان همواره جزو مهمترین بحثهای سیاسی بوده است؛ بهخصوص در کشورهای درحال توسعه مانند ایران. با اینکه همیشه سیاستمداران در احزاب، جلسات، پارلمان و محیطهای دیگر درگیر مشکلات و بحثهای زنان بودهاند، دراین میان زنان از این حلقه جدا بودهاند.
آنها سهم و جایگاه کمی برای تصمیمگیری درباره حقوق خود و دیگر قوانین در کشور داشتهاند. دراین میان، عامل استبداد و استبدادزدگی جزو عوامل اصلی بوده که مانع حضور فعال و موثر زنان در عرصهای مانند عرصه سیاست شده است. استبداد شرقی و قدمتدار کشورمان در بخشهایی از تاریخ برای زنان جایگاه قائل نبوده و در بخشهایی دیگر نیز تحمل حضور زنان را نداشته و بهواسطه تغییر رویکرد جهانی و فشارهای بینالمللی مجبور شده است از استبداد پدرسالاری چشمپوشی کند و ظرفیت اندکی برای حضور زنان در عرصههایی مانند عرصههای سیاست و اجتماع فراهم کند. روندی که تابهامروز ادامه داشته و بهصورت پلهای رویکردها نسبت به زنان عوض شده و ایران در مسیر توسعه قرار گرفته است. اگر در حکومت قاجار شاهد جامعه سنتی و پدرسالارانهای بودهایم که خاستگاه آن کاملا مردانه بوده است، با وقوع انقلاب مشروطه با دولتی مدرن مواجه شدهایم؛ دولتی که میخواسته است مدرن باشد، اما ریشههای سنت و پدرسالاری را در رگهای خود داشته است. پهلوی اول هم که خود در پی مدرنیته بوده است، اما مدرنیتهای که با زور و اجبار بود. با شکلگیری انقلاب 1357 و حضور چشمگیر زنان در اعتراضات و حرکتهای انقلابی آن زمان، کمکم زنان خود را از زیر سایه سنگین پدرسالاری بیرون کشیدند و توانستند جایگاهی برای خود دستوپا کنند؛ جایگاهی که امامخمینی(ره) نیز از آن استقبال میکرد؛ جایگاهی معلق بین سنت و مدرنتیه؛ برای نمونه ایشان در یکی از سخنرانیهایشان بیان میکنند که «کلیه شهروندان حق دارند در گروهبندیهای مختلف سیاسی، اجتماعی، صنعتی و اقتصادی شرکت کنند. جلوگیری ازاین حق مباینت آشکاری با آزادی دارد.» یا در گفتوگو با روزنامه هلندى دی ولت گـرانـت، مـىفـرمایند: «از نظر حقوق انسانى، تفاوتى بین زن و مرد نیست؛ زیرا هر دو انـسـاناند و زن حـق دخالت در سرنوشت خویش را همچون مرد دارد.»
اکنون که بیش از 30 سال از انقلاب سال 57 میگذرد، زنان ایرانی همچنان در تکاپو برای حضور فعال در عرصه قدرت هستند. آنها نمیخواهند منفعل باشند و مردان برای آنها قانونگذاری کنند؛ میخواهند در تصویب قوانین حتی قوانین عمومی نقش داشته باشند. آنها زنان افغانستان، پاکستان و بنگلادش را میبینند که با اینکه جزو کشورهای اسلامی و درحال توسعه هستند، اما در حوزه سیاست وارد شدهاند و تاثیرگذار هستند. میخواهند سیاست را که همیشه مالک آن مردان بودهاند به زمینی برای نقشآفرینی هر دو جنس تبدیل کنند؛ زمینی که بتوانند بهطور برابر و عادلانه در آن نقش داشته باشند و در عرصه سیاست بازی کنند.
تلاش برای احقاق حقوق
حالا که کمتر از چهار ماه به انتخابات مجلس باقی مانده است، زنان دستبهکار شدهاند بلکه بتوانند نقش خود را در قدرت سیاسی پررنگ کنند. آنها میخواهند در دایره قدرت سیاسی که در ایران محدود و تنگ است، حاضر باشند و بهعنوان نیروهای موثر در قدرت سیاسی شرکت داشته باشند. میخواهند تاثیرگذار باشند و برای این کار شروع به راه اندازی کمپینی با عنوان «پیش بهسوی تغییر چهره مردانه مجلس» راهاندازی کردهاند. کمپینی که از روز سهشنبه 5آبان بهطور رسمی فعالیت خود را آغاز کرد و بهگفته موسسان آن، فعالیتی مدنی و اجتماعی است؛ فعالیتی که زنان همیشه در آن نقش پررنگی داشتهاند. زنان میخواهند نقش خود را بهطور تدریجی بهعنوان اهرمهای فشار از پایین افزایش دهند و خواستههای خود را به ضرورتی در میان آحاد مختلف جامعه تبدیل کنند. براساس صحبتی که دیروز در نشست شروع به کار این کمپین مطرح شد، هدف آگاهیرسانی به جامعه است، اما همزمان با این کمپین برخی از احزاب و چهرههای مطرح سیاسی و اجتماعی نیز شروع به کار کردهاند تا زنان بتوانند سهم بیشتری از کرسیهای پارلمان را از آن خود کنند. نمونه آن را میتوان حزب اتحاد ملت ایران معرفی کرد؛ حزبی که در کنگره آن در کادر مرکزی 25درصد بانوان رأی آوردند و در بیانیه حزب نیز به تبعیضهای موجود علیه زنان، نقش زنان در توسعه همهجانبه، تامین حقوق شهروندی زنان و جایگاه زنان در حکمرانی نیز اشاره شد. حتی دبیرکل این حزب، یعنی علی شکوریراد، پیشتر در گفتوگو با «بهار» درباره مسائل و مشکلات زنان در ایران بیان کرد که رویکرد حزب اتحاد رویکردی مثبت به ارتقای نقش زنان چه در درون حزب و چه در سطح حاکمیت و جهان است. دیگر فعالان حوزه زنان هم معتقدند باید تبعیض مثبتی برای زنان به وجود بیاید تا بتوانند موقعیتهای بیشتری را در عرصه سیاست کسب کنند؛ برای نمونه آذر منصوری، فعال سیاسی اصلاحطلب، در گفتوگویی درباره اقدامهایی که میتواند منجر به حمایت از زنان شود میگوید: «در حال انجام فعالیتهایی ازقبیل ترغیب زنان به حضور در عرصه انتخابات، کمک به تامین هزینههای انتخاباتی زنان، شناسایی زنان فعال در حوزههای گوناگون هستند. وجود احزاب نوین که از دید سنتی به مسائل زنان بیبهرهاند در پیشرفت این حوزه تاثیرگذار است.» اگر چندین سال پیش احزابی در کشور وجود داشتند که درمورد زنان دید سنتی داشتند، اگر در مجمع روحانیون مبارز تهران هیچ زنی حضور نداشت، یا در سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی تا سال1384 حضور زنان در شورای مرکزی 20درصد بود، یا اگردرصد حضور زنان در حزب همبستگی اسلامی زیر 10درصد و تنها کمیته زنان آن 100درصد بوده است1، چراکه تنها زنان حضور داشتند، اما هرچه زمان میگذرد شرایط تغییر میکند. امروز احزابی در کشور فعالیت میکنند که نهتنها تفکر سنتی و محدود به زنان ندارند آنها را تشویق میکنند در عرصههای مختلف فعالیت داشته باشند؛ حتی خوب است به این نکته اشاره شود نتایج تحقیقی2 بیان میکند که از میان 103گروه سیاسی، هفت گروه با نام زنان و بهدست آنان تاسیس شده است. آنها بهترتیب عبارتاند: از جمعیت زنان جمهوریاسلامی که در سال 1368 تاسیس شد، جامعه زینب که در 1370 تاسیس شد، جامعه زنان انقلاب اسلامی در 1371 تاسیس شد، انجمن روزنامهنگاران زن ایران در 1377 و جمعیت زنان انقلاب اسلامی که در 1377 شروع
به کار کرد.
حق نمایندگی مجلس از قبل و بعد از انقلاب برای زنان وجود داشته است. روند حضور زنان در مجلس صعودی بوده است، تابهامروز که در تلاش هستند با فعالیتهای مدنی و اجتماعی بتوانند سهم بیشتری در پارلمان داشته باشند. در دوره اول تا سوم مجلس شورای اسلامی تنها چهار زن توانستند به کرسیهای مجلس تکیه بزنند، در دوره چهارم تعداد زنان به 9 نفر رسید، در دوره پنجم به 14نفر افزایش پیدا کرد تا مجلس هشتم و نهم که تعداد آنها بهترتیب به هشت و 9 نفر رسید. بهطورکلی در طول 9دورهای که از قدمت مجلس میگذرد، تنها 50زن موفق شدهاند با گذشتن از سدها و موانع مختلف که بر سر راهشان بوده است، به پارلمان راه پیدا کنند (28نماینده از 78نماینده زن، بهصورت تکراری در مجلس حضور داشتهاند). تعداد کم زنان در مجلس نقطه آغازی شده برای فعالان این حوزه تا بتوانند تلاشی کنند برای انتخابات دهمین دوره مجلس. در همینباره عفت شریعتی، نماینده دورههای هفتم و هشتم مجلس در گفتوگو با ایسنا بیان کرده بود: «تعداد نمایندگان زن در مجلس بسیار کم و چیزی که در مجلس تعیین برنامه میکند رأی است و تعداد کم نمایندگان زن نمیتواند تاثیر چندانی در مجلس داشته باشد.»
نباید از این نکته بهسادگی گذشت که در اهداف توسعه باید عزم راسخ رهبران سیاسی و حکومتها برای رسیدن به توسعه وجود داشته باشد و نکته دیگر اینکه تلاشها و آگاهیرسانیهای جامعه مدنی و سازمانهای مختلف با تقویت خود میتوانند نقش بسزایی در شکلگیری توسعه کشورها و رسیدن به خواستههای شهروندان داشته باشند. امروز نسبت به سالها و دهههای گذشته نقش زنان در قدرت سیاسی پررنگتر شده است، اما تلاشهای مدنی و اجتماعی مانند کمپین پیش بهسوی تغییر چهره مردانه مجلس بهعنوان اهرم فشاری از پایین به بالا عمل میکند و در طول زمان میتواند ساختار تکصدای مردانه مجلس را به دوصدایی
تبدیل کند.
1. پایان نامه فاطمه فکوریان، دانش آموخته علوم سیاسی.
2. زنان زیر سایه پدرخواندهها، نوشین احمدی خراسانی.